فراق
- Jamshid Shirani
- Mar 1, 2024
- 1 min read

جمشید شیرانی
می شمرم یک به یک حاصل اندوه را
تا به شمار آورم خرمن انبوه را
کوه غمان بر دلم نیست بپرسد کسی
تا به کجا می بری خیره تو این کوه را
دوست خرامان گذشت جان منش در جوار
رفت و نیارد به یاد این دل بی روح را
اشک نو آرم همی هدیه ی پندار او
وَهمِ تماشا خوش است دیده ی مجروح را
در سفرم روز و شب در دل اندیشه تا
مَرهَمِ یاد آورم سینه ی مشروح را
گر بدهندم بهشت در عوض یاد او
می ندهم یک نفس این غم نستوه را
باز نشینم به کار بار غمش در کنار
تا شمرم بی قرار حاصل اندوه را
Comments