top of page

کتاب کهنه

Jamshid Shirani

Updated: Dec 23, 2023









جمشید شیرانی


در این کتابِ کهنه

زمان

ایستاده است

در

ساعتِ زوال،

با چشم های بسته

و

با

قصّه های کور.


زیر و زِبَر ندارد

این واژه های گُنگ

در آیه های سنگی بی روح.

خون لخته می شود

در سوره های صامتِ اندوه.

***


در این کتابِ کهنه ی تاریک

خورشید و ماه نیست،

تنها

مشتی شهابِ بی قواره

در قابِ قهر

قلب زمانه را

نشانه

گرفته ست.

***


در این کتابِ کهنه

صبح نمی شود

خورشیدهای خسته

به زنجیراند

و

بانگ خروس

در نَفَسِ خواب

مرده است.

بوی تباهی از

شیرازه ی گسیخته

می آید

و

عقل

در استخاره

جان

به سیاهی

تقدیم می کند.

Comments


bottom of page